درسگفتارهای تابستان 1398 موسسه “پرسش”
نظریه ها و تحولات مکتب وابستگی:
آیا بدون تحقق سوسیالیسم می توان توسعه یافت؟
کمال اطهاری
شروع دوره:یکشنبه 6 مرداد ماه ساعت 17
88822010-88837647
نظریهها و تحولات مکتب وابستگی: آیا بدون تحقق سوسیالیسم میتوان توسعه یافت؟
پس از جنگ دوم جهانی (دهه 1950) ، مکتب مدرنسازی modernization school از طرف کشورهای مرکزی (بخصوص ایالات متحده) توسط کسانی چون رستو Rostow برای توسعه به کشورهای پیرامونی عرضه شد. مکتب وابستگی dependency school در واکنش به این مکتب و شکست برنامههای برآمده از آن توسط Economic Commission of Latin America (ECLA) و نیز بحران مارکسیسم آیینی (ارتودکس) در آمریکای لاتین در اوایل دهه 1960 شکل گرفت.
شکلگیری مکتب وابستگی مبتنی بر ایدههای بخش رادیکال ECLA و نظریههای نومارکسیستی (براساس انقلابات چین و کوبا) بود. این مکتب از ابتدا کوشید اروپامرکزی Eurocentrism یا نگاه از مرکز به پیرامون را، که در تحلیل مکتب مدرنسازی و حتا نظریه امپریالیسم وجود داشت، کنار گذارد و از زاویه پیرامون به مرکز بنگرد. در ابتدا موضع غالب نظریههای مکتب وابستگی این بود که برای توسعه، کشورهای جهان سوم باید پیوند خود را از مرکز بگسلند یا به حداقل برسانند. اما پس از تحولات اقتصاد جهان، ابتدا با ظهور کشورهای چون کرهجنوبی و بعد چین، و نیز فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم دولتی، نظریهپردازان و نظریه وابستگی نیز متحول و متنوع شدند. موضوعی که غفلتی بزرگ در ایران نسبت به آن وجود دارد و بیتردید یکی از دلایل توسعهنیافتگی ایران است ، البته در حوزه اندیشه و برای ارائه برنامه جایگزین.
به قول سمیر امین برای رویارویی با نبردی که انحصارات اعلان نمودهاند، هنوز بخشهایی بزرگ از چپ حامل نوستالوژیهای سهگانه زیر هستند: یک، بازسازی یک سوسیال دموکراسی واقعی در غرب؛ دو، احیاء انواع سوسیالیسم برمبنای اصولی که در قرن بیستم بر آنها حاکم بود؛ سه، بازگشت به ملیگراییِ مردمی در پیرامونیهای جنوب. حاملان این نوستالوژیها تصور مینمایند ممکن است سرمایهداری انحصاری را مجبور کنند به عقب، به آن چه در سال 1945 بوده، برگردد. با کاپیتالیسم باید بگونهای که هست رویاروی شد، نه آن چه، با تصور ممانعت از تحول آن، آرزو داریم باشد.
در این درسگفتار میکوشیم بیاموزیم چگونه با کاپیتالیسم بگونه ای که هست رویاروی شویم.
کمال اطهاری